بر لب بحر فرات سقای لب تشنگان (۲) چو فتاده بر روی زمین گفت ای شه کون و مکان
نوحه ایام محرّم، شعر و آهنگ از محمّد فتوّت
بر لب بحر فرات سقای لب تشنگان (۲) چو فتاده بر روی زمین گفت ای شه کون و مکان
بیا که دیده ام به راه ست هنگام بدرود و وداع ست (مولا حسین جان)
آوای هَل مِنّ ناصرش شه خوبان شنید (۲) آمد به بالینش نشست ز دل آهی کشید
بگرفت برادر را به بر اشکش روان شد از بصر (مولا حسین جان)
تا باشدم جان در بدن شه لب تشنگان (۲) مرا به خیمه ها مبر به پیش کودکان
وعدۀ آب من داده ام عذرم بگو از وعده ام (مولا حسین جان)
هذا فِراقٌ بَینیُ و بِینِک سرورم (۲) بیا و برادر از زمین کنون این پیکرم
این آخرین واع بود هنگام الوداع بود (مولا حسین جان)
ای زینب دوش نبی گل باغ جنان (۲) نوحه سرایت شد «فتوّت» به صد شور و فغان
بنما قبول سروده اش بر جود تو دو دیده اش (مولا حسین جان)
ارسال دیدگاه