ز کوی کربلا یاران نسیم یار می آید شمیم عطر گیسوی علی بسیار می آید
واحد اربعین، شعر از محمود موجی، آهنگ از عبدالحسین خرمایی
ز کوی کربلا یاران نسیم یار می آید شمیم عطر گیسوی علی بسیار می آید
دلا یاری نما از نو کزین دشت بلا پرور ز ماتم بر مشام عطر رخ دادار می آید
ز اندوه وصال از غم کنون هر دم به گوش دل صدای ناله ها از ساحت دلدار می آید
امان از قلب لیلای حزین یا رب تو یاری کن که جانش بر لب از ماتم، هزاران بار می آید
فدای گریۀ زینب کزین اندوه جانفرسا گهی خاک عزا ریزد به سر، گه زار می آید
حزین آوای لالایی به یاد اصغرش خواند در این صحرا رباب از غم که دل افکار می آید
به چشم دل ببین بر سر زنان شیون کنان زهرا که با پهلوی خونین از نوک مسمار می آید
صدای شیون از هر سو رود بر آسمان یک دم چو زین العابدین بر تربت احرار می آید
فغان و نالۀ امّ البنین از شهر پیغمبر حزین تا تربت آن اسوۀ ایثار می آید
که من چشم انتظار و بی قرارم از چه عباسم صدای ناله و غم از در و دیوار می آید
برون از شهر پیغمبر دمادم مادر نالان به امید وصال آن دل حزین بسیار می آید
جان را شعله ور سازد سکینه زادۀ زهرا چو با قلب غمین و دیدۀ خونبار می آید
به عمّو گوید از شرح تألم های جانفرسا زبان بگشوده بر خاک سپهسالار می آید
دمی هم بشنو از زینب در آن صحرای ماتمزا که با آه و فغان بر تربت ابرار می آید
به فریاد رسا گوید چنان شرح تو را گفتم که بوی عشق از هر کوچه و بازار می آید
بماند تا ابد یا رب حدیث کربلا باقی حدیثی کز حریم غربتش، دل، زار می آید
نما شکر الهی زین قلم «موجی» که از جانش دمادم سرّ جانسوزی از این اسرار می آید
ارسال دیدگاه