اربعین گشت عیان شورش و محشر آمد زینب از شام سوی قبر برادر آمد
واحد اربعین، شعر از مرحوم غلامرضا اصلاح پذیر، آهنگ (نوبت جنگ، مرحوم ناخدا عباس)
اربعین گشت عیان شورش و محشر آمد زینب از شام سوی قبر برادر آمد
خیل ماتم زدگان از ستم قوم دغا باز در دشت بلا بی کس و یاور آمد
بر سر قبر پدر عابد بیمار و حزین با یتیمان ستمدیده و مضطر آمد
زینب غمزده بر قبر شه تشنه لبان گفت برخیز ز جا خواهرت از شام آمد
ای برادر چه بگویم که به شام بزم یزید طشت زر چوب جفا بر سر انور آمد
در خرابه ز جفا گشت چو منزلگه ما یک غمی بر سر غم باز مکّرر آمد
از فراق تو رقیه به خرابه جان داد از غمش بر دل ما شعلۀ اخگر آمد
طعنه از مرد و زن و پیر و جوان چون بشنید این ستمها همه بر آل پیمبر آمد
بر سر نعش تو ما را به اسیری بردند رأس تو بر سر نی همره لشکر آمد
بعد قتل تو زدند آتشِ کین خیمۀ ما غل و زنجیر ز کین عابد مضطر آمد
ام لیلای حزین خاک عزا کرده به سر او پریشان به مزار علی اکبر آمد
نو عروس گشته پریشان ز فراق داماد بر سر تربت او زار و پریشان آمد
شد سکینه به سر قبر پدر نوحه سرا لگد و سیلی از آن قومِ ستمگر آمد
مادر غم زدۀ اصغر شیر خواره ز غم با دلِ خون به سراغِ علی اصغر آمد
گشت اصلاح پذیر نوحه سرای شه دین دارد امید شفاعت که به محشر آمد
بارالها ز کرم ماتم ما کن تو قبول کین عزا بهر حسین کشتۀ خنجر آمد
ارسال دیدگاه