در شب عاشورا را زینب کبری بیقراریها را در غم فردا
نوحه ایام محرّم، شعر و آهنگ از حسن توزی
در شب عاشورا را زینب کبری بیقراریها را در غم فردا
«در غم عاشورا- هجر حسینش را» (۲)
هجران پس از قتل حسین بود فرا روی همراه یتیمان برادر به هر کوی
یک چادری از ناله و غم عابد بیمار سوزان ز تب و داغ پدر چشم به هر سوی
«در غم عاشورا- هجر حسینش را» (۲)
زینب ز غم و داغ حسین زار و فغان بود همراه یتیمان برادر گریان بود
یک طفل صغیر همچو رقیه بهانه میگفت به عمه، کو بابا و نالان بود
«در غم عاشورا- هجر حسینش را» (۲)
ای سینه زنان همره زینب در این شب بر سر بزنید یاد بیمارش در این شب
یاد از کسانی که بودند در اینجا همراه شما بزم حسین «توزی» بگفتا
«در غم عاشورا- هجر حسینش را» (۲)
ارسال دیدگاه