سایت کربلایی حسن توزی بندر گناوه

دفتر یازدهم

افراسیاب تورانی

تاریخ تولد و وفات افراسیاب تورانی  که توران تخلص می کرده  معلوم نیست.اما بنابر روایت شهیر تنگستانی.معاصر و معاشر محمد خان 1246.......1298 بوده است.روایت شهیر در حکایتی شیرین بیان شده است.

گویند روزی محمد خان دشتی با عده ایی از یاران و اطرافیان خود از جمله افراسیاب تورانی و احمد فقیه به قصد گردش به باغی می رود و مجلسی می ارایند.

از قضا زنی زیبا روی و ظریف اندام با عشوه و ناز از ان نزدیکی می گذرد.

چنانکه جلب توجه می نماید.

محمد خان با شوخ طبعی و ظرافت می سراید.

قضا ناگه نگاهم بر قفا شد

زمژگان بتی.تیری رها شد

و احمد فقی بیت دومش را می سراید که.

همان تیری که تو دیدی رها شد

در اول امد و بر امد و بر جان ما شد.

و افراسیاب هم دوبیتی دیگری می سراید با همان قافیه و ردیف..

دمی که فتنه دوران به پا شد...

خدایا گر کنی فردای محشر

مخیر در بهشت و وصل دلبر

براید بانک شوق از سوی توران

که ما را وصل یار از هرچه بهتر

مکن با مردم بد جنس یاری

که بد جنسان ندارند اعتباری

زمین شوره کی لاله براید

اگر ابش زحوض کوثر اید

دمی که فتنه دوران به پا شد

بسی فتنه زخوبان بر ملا شد

همان تیر نگاه و چشم و ابرو

به عالم خورد و انگه بر شما شد