تیغۀ شمشیر تا بوسید فرقِ مرتضی شد جهان اندوهگین و زین بلا ماتم سرا
واحد شهادت حضرت علی(ع)، شعر از محمود موجی، آهنگ از عبدالحسین خرمایی
تیغۀ شمشیر تا بوسید فرقِ مرتضی شد جهان اندوهگین و زین بلا ماتم سرا
تا که شرحِ فرقِ خونینِ علی شد منتشر گوئیا آتش کشیدند از مصیبت کوفه را
ساحتِ محراب و منبر لاله گون از خون او شد دعای نیمه شبهای علی آخر روا
آنکه گفتا خسته ام از قوم آنها هم زمن کن، خلاصم ای خدا از دستِ قومِ بی حیا
مسجد آن شب از زبانِ آن ولی الله شنید نالۀ غم پرورِ فزت و رب الکعبه را
رستگاری نیست جز در خون خود غلطان شدن کرد با خونِ سرش او رستگاری را بنا
اشک میدان دارِ میدان گشت و آتش جان گرفت تا که بانگِ ارجعی از آسمانها شد بپا
ابنِ ملعونِ مرادی بر مرادِ خود رسید تارکِ تفسیر آیات خدا چون شد جدا
عرش یکسر شور و ماتم ناله و فریاد شد خانۀ مولای عالم غرقِ در حزن و عزا
شد مسلم کان شب آخر شامِ عمرِ مرتضاست دامنش را تا ز غم بگرفت آن مرغِ هوا
یکطرف سر در گریبان زین مصیبت زینب است سوی دیگر شد حسن گریان از این بار بلا
اینکه در خون خفته سردارِ سپاهِ مصطفاست فاتحِ نام آورِ رزم است این خیبر گشا
او که می لرزید پشتِ دشمنان از صولتش گشته مظلومِ دیارِ خویش اینگونه چرا؟
ای که خندق یادگاری از شجاعتهای توست ریسمان بر گردنت افکنده دشمن از جفا
ای همه غیرت چسان کردی تحمل آن زمان سیلیِ بر صورتِ زهرا ز قومِ بی حیا
گر نبود این صبر تو هرگز نمی فهمید کس کز چه رو یک عمر پشتِ ذوالفقارت شد دوتا
جان به قربان تو و ایثار تو چون از کرم قاتلِ خود را کنی اطعام از راهِ سخا
یا علی «موجی» به محشر از شما دارد امید زین سبب هر لحظه دارد التماس و التجا
ارسال دیدگاه