قاسم به میدان روان شد مادرش گفت و گریست چون ابر بهاران
نویسنده ی این مطلب: سایت کربلایی حسن توزی
تاریخ ارسال مطلب: شنبه 17 مهر 1395
نوحه ایام محرّم و صفر، شعر و آهنگ از محمّد فتوت
قاسم به میدان روان شد مادرش گفت و گریست چون ابر بهاران
مادر نظر کن، آهسته گذر کن گذر کن جان مادر، بینمت بار آخر
آهسته گذر کن
قاسم قاسم ای نوگل و زینت این کوی من مهلاً مهلاً تا بویمت، گُلِ خوش بوی من
مادر نظر کن، آهسته گذر کن گذر کن جان مادر، بینمت بار آخر
آهسته گذر کن
قاسم قاسم یوسف من و ای صید حرم بعد از تو باشد مونسم دیدهگانِ ترم
مادر نظر کن، آهسته گذر کن گذر کن جان مادر، بینمت بار آخر
آهسته گذر کن
فتوّت با شور و نوا ببار اشک مَحَن بگو چه میگفت مادر قاسم ابن حسن
مادر نظر کن، آهسته گذر کن گذر کن جان مادر، بینمت بار آخر
آهسته گذر کن
ارسال دیدگاه