ماند خاکستر بجا از خیمه های سوخته سبز شد بانگ عزا از خیمه های سوخته
واحد ایام محرّم، شعر و آهنگ از محمّد جواد جعفری همت
ماند خاکستر بجا از خیمه های سوخته سبز شد بانگ عزا از خیمه های سوخته
میرود تا آسمان همراه بانگ یا حسین شعله شور و نوا از خیمه های سوخته
آب آب کودکان تشنه در ظهر عطش رفته تا عرش خدا از خیمه های سوخته
از سفیر تیر صیادان غزالان حرم در بیابان شد رها از خیمه های سوخته
کز شرار آتش بیداد روئید از جگر شیون آل عبا از خیمه های سوخته
در غبار آتش و اندوه میآمد برون سروهای سر جدا از خیمه های سوخته
ناله ها میداد سر بیمار دشت کربلا ناله هایی جانگداز از خیمه های سوخته
کس در آن وادی غم جز زینب محزون نبود تا برون آرد ورا از خیمه های سوخته
از میان شعله های مرگ چون آید برون اهل بیت مصطفی از خیمه های سوخته
میتراود عطر مظلومیت خون خدا تا ابد در کربلا از خیمه های سوخته
تا ابد تاریخ شد فریاد خونین حسین ثبت شد عشق و صفا از خیمه های سوخته
ناله و ایثار و عشق و تیغ زهرآلود کین میرسد این ماجرا از خیمه های سوخته
از گلوی سرخ اصغر حنجر خونین دین میرسد بانگ درا از خیمه های سوخته
ما چه بر دل هایمان از فرقت او داغ هاست میچکد ابر شفا از خیمه های سوخته
آبروی عشق از جاه و جلال زینب است اعتبار نینوا از خیمه های سوخته
در غریبستان دشت سرخ و گلگون بلا می تراود ناله ها از خیمه های سوخته
آتش بیدا زد بر دامن طفلان عشق ناله هائی شد بپا از خیمه های سوخته
کربلا شد کعبه دل های عشاق حسین شد بپا سعی و صفا از خیمه های سوخته
«جعفری» دستی بزن بر دامن مولای مهر دردها گردد دوا از خیمه های سوخته
ارسال دیدگاه