ای عزاداران بشنوید اکنون قصۀ طفلِ میر مظلومان آن زمان که آمد بانک هَل من ناصر بگوشش در کنج گه
واحد ایام محرّم، شعر و آهنگ از سید جواد عین الملک
ای عزاداران بشنوید اکنون قصۀ طفلِ میر مظلومان آن زمان که آمد بانک هَل من ناصر بگوشش در کنج گهواره
آتشی آن دم زد زبانه در پیکر هم چون لالۀ اصغر کز خروشش اهل حرم یکسر ناله و افغان شد به یکباره
بانک لبیکم از زبان دل بشنو از سوی خیمه گاه بابا یاورت اکنون بعد یارانت گشته علی اصغر ای بابا
دست و پایم را یاری آن نیست تا شتابان آیم بسویت من یاریم بنما تا کنم جانم را فدایت ای نازنین بابا
قاسم و اکبر، حرّ و عبداللّه، عون و عباست جملگی رفتند از پی خوبان می روم تا من هم کنم جانم را فدا بابا
گر توان جنگ دلیرانه با عدو در دستان و پایم نیست با گلوگاهم می توانم من سینه ات را گردم سپر بابا
از خروش اصغر همه تهل خیمه گه نالان و غمگین گشتند نالۀ اهل خیمه آمد آن دم به گوش سالار مظلومان
شد شتابان سوی حرم سردار شهیدان سبط رسول اللّه اصغرش در بر سوی میدان شد روبرو با آن لشکر اعدا
ای حسین ای اسطورۀ آزادی و تقوی در عرصۀ تاریخ بانگ لبیک از پیروانت در کربلای ما بشنو ای مولا
خون پاکت چون شد روان از بهر قیام دین روز عاشورا بیرق سرخت می رود تا گردد زنو در کرببلا بر پا
لاله های سرخ شهادت در نینوای ما می دمد هر دم تا که یاد گلگون کفن های کربلا گردد زنده ز دلها
در مصاف اهریمنِ دوران امت اسلامی صف اندر صف میرود تا چون موج طوفانی بر کند ظلم و ریشۀ اعدا
در پی فرمان خمینی آن اسوۀ تقوی و شکیبائی در جهاد با کفر و استکبار می خروشد هم پیر و هم برنا
شور عاشورا می شود هر دم همچو آتش بر پیکرم بر پا یاد مظلومان آتشی سوزان می رساند بر خرمن جانها
ای نواخوان اکنون نوا سر کن وقت جانبازی بر حسین آمد در عزای باب یتیمان شد شیعیان یکسر شیون و غوغا
ارسال دیدگاه