درکرببلا شورش و محشر بود امشب
واحد شب عاشورا،از مرحوم سیدموسی کاظمی
درکرببلا شورش و محشر بود امشب درقلب حسین ازستم اخگر بود امشب
ازهیبت این شب به فغان دختر زهرا ز اندیشهء فردای برادر بود امشب
درخیمه همه اهل حرم زار و پریشان از آه و افغان دیده ز خون تر بود امشب
بر زانوی غم با پر دل حسرت و گریان زینب زغم مرگ برادر بود امشب
لیلا شده ماتم زده با حالت مضطر اندرغم مرگ علی اکبر بود امشب
کلثوم حزین با دل خون و پریشان در ماتم عباس دلاور بود امشب
گردیده رباب خونجگر از حالت اصغر اندر سر گهواره مکدر بود امشب
با ناله و غم مادرقاسم شده دمساز درحجله عروس خسته و مضطر بود امشب
قاسم چو یکی طایر بشکسته و بال تا صبح ز غم، دیده او تر بود امشب
در خلد برین ازغم فردا شده دل خون ازبهرحسین، زار، پیمبر بود بود امشب
ارسال دیدگاه