سایت کربلایی حسن توزی بندر گناوه

شعر: فتوت

دست عباس فتاده در کنار علقمه

ساقی شد صد پاره در خون کربلا شد همهمه

کربلا ماتم گرفته وا حسین، وا حسین فاطمه

تا که سقا ناله ی لب تشنگان از جان شنید

صولت حیدر بداد و لشکر دشمن درید

کف بزد آب و نخوردش تا حسین،تا حسین تشنه بدید

چون برون آمد ز شط آن ساقی لب تشنگان

از عدو آمد بسویش بارش تیر و سنان

قلب سقا پاره تا شد پاره مشک،پاره مشک پهلوان

چون عمو آمد به فرقش گفت اخی ادرک اخی

زار و بشکسته حسین ابن علی داد این ندا

شد شکسته پشت من ای یادگار ، یادگار مرتضی

ٱسوه ی اهل فتّوت یک نظر بر مهدی دار

تا قبول ٱفتد رثایش نزد رب کردگار

سرور مردان مردی تا جهان ،تا جهان پایدار