مثنوی به زبان دشتی
نویسنده ی این مطلب: سایت کربلایی حسن توزی
تاریخ ارسال مطلب: شنبه 26 دی 1394

مثنوی
به زبان
دشتی
کاری از محزون (ره)
بشم بلکی به ملک خویش واشم
بشم از شهر و این مردم جدا شم
بشم به شی زمی تا کس نبوندم
ز احوال بدم هیچ کس ندوندم
مو که کاری و سی خم ام نکردن
مو که جومه.ثوابی ا م ندردنمو طومارم پرن از عقرب و مار
یقین دونم حسابم هست دشوار
مو که می شم و چمتم پر گناهن
مو که می شم و حالی ریم سیاهن
گناه مو خدا می دونت و بس
خدا هر بی کسی را هست او کس
مکن محزون تو اسرار خودت فاش
نظر بر جانب غفار می باش
خدای تو که ستار العیوبن
مگو با کس که گفتارش نه خوبن
حقیر جمع آوری کردم
توزی ( مداح)
ارسال دیدگاه