چند دوبیتی تقدیمی

سایت کربلایی حسن توزی بندر گناوه

  نه ماهی سوی دریا میکند میل نه اهو در بیابان میکند سیل به ساحل محو رخسار تو گشتند چوغرقابی که گیر افتاده در سیل   گمانم خون به دامان بارد امشب  که دریا موج و توفان داردامشب د

چند دوبیتی تقدیمی

نویسنده ی این مطلب: سایت کربلایی حسن توزی
تاریخ ارسال مطلب: جمعه 25 دی 1394
مطلب در موضوعاتشناخت دو بیتی ، دوبیتی های تقدیمی ،
چند دوبیتی تقدیمی

 

نه ماهی سوی دریا میکند میل

نه اهو در بیابان میکند سیل

به ساحل محو رخسار تو گشتند

چوغرقابی که گیر افتاده در سیل

 

گمانم خون به دامان بارد امشب 

که دریا موج و توفان داردامشب

دلم دریا و ساحل چشم مستت

برانم سوی ساحل شاید امشب

 

تو رفتی رفتنت ازرده ام کرد

نگاه دیگران افسرده ام کرد

همه گویند دل دریایی ات کو

چه گویم. غم چو موج مرده ام کرد

 

دلم فانوس دریای خیاله

کمال حسنت ای مه.بی زواله

گمانم نیست.یکدم بی تو بودن

زتو غافل شدن فرض محاله

 

وزیدی باد لیمربر حیاتم

زهر سو بسته شد راه نجاتم

مگر جز عاشقی با اوچه کردم

که اتش داده ای بر سور وساتم

 

شب و دریا و شور شروه خوانی

زمن گم شد نوای نوجوانی

اگر روزی گذارت بر من افتاد

به سبک ناخدا کن نوحه خوانی

 

من و یاد تو و دریای ماتم

اسیر لحظه های با صفاتم

چه دلگیر است اینجا بی تو ماندن

بیا محتاج ان مهرو وفاتم

 

من و یاد تو و شب های ساحل

نشینم یادت ای شیرین شمایل

کجا رفتی سراغت از که گیرم

زهر جایی بتاب ای ماه کامل

 

شب مهتاب و دریا بی خیالش

نی انبون چلچله ی باد شمالش

بزن مطرب که وزان برده دینم

تمام دین و ایمونم حلالش

 

مرا اندیشه فردا تودادی

به عشقم وسعت دریا تو دادی

به ساحل مانده بودم همچو مردار

به جانم اتش و گرما تو دادی

 به میقات قدت احرام بستم

به شوق دیدنت بر ره نشستم

بجز کوی منایت هرچه پیمان

به جفت و طاق ابرویت شکستم

ارسال دیدگاه

کد امنیتی رفرش