به دشت کربلا لیلای محزون به گفتا با صد افغان
نویسنده ی این مطلب: سایت کربلایی حسن توزی
تاریخ ارسال مطلب: یکشنبه 03 آبان 1394

نوحه ی محرم
محمد شریفیان
به دشت کربلا لیلای محزون به گفتا با صد افغان
علی اکبر جوان تاجدارم دمی کن ترک میدان
بیا ای ماه کنعان مرو در چنگ گرگان دل لیلا مسوزان
گلی از گلشن وصلت نچیدم جوان نا امیدم
به جای خلعت دامادی تو کفن بهرت بریدم
گل نشکفته ام رو در خزانی اسیر کوفیانی
روی ناکام علی زین دارفانی نخواهم زندگانی
نظر بنما به حال زار زینب و این عترت طاها
ترحم کن دمی بر حال لیلا مه یثرب و بطحا
نشین گویم سکینه تا بیارد برایت مشک و عنبر
زند شانه به گیسوی تو زینب گلاب از دیده ی تر
گمانم از دل لیلای محزون خبر هرگز نداری
«شریفیان» چرا از بهر اکبر ز دیده خون نباری
ارسال دیدگاه